کی کند دل ، هوس کهنه شراب .... لب شیرین سخنت ، کهنه شراب دارد
کی کند دل ،
هوس کهنه شراب
لب شیرین سخنت ،
کهنه شراب دارد
نکند مست مرا ،
تلخی کهنه شراب
چونکه آن مستی تو ،
جنت وباب دارد
کو شانه. که تا ،
زلف تورا نازکنم
کوجامع که برتن کنم و ،
غزل آغاز کنم
کوتازگی عطر ،
رویایی تو
زآن وحشت تنهای خود ،
دورکنم
کوسرمه که بردیده کشم ،
چونازبینمت
بخشی تومرا که بی نیاز ،
بینمت ؟
خاموش بنشینم به ادب ،
وقت نماز
برلب چوغزل خوان ،
به نازبینمت
ازدرچوتوآیی ،
حیران شوم ازآمدنت
برراه بنهد گل غلام ،
ز در آمدنت
غ..ر..آ
[ یادداشت ثابت - شنبه 96/7/30 ] [ 9:1 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]